هدی سادات گلم و بهار وشکوفه
اینم هدی سادات و محمد کوچولو 2تا جوجه رنگی هدی سادات رفته خونه مامان جون دختر گلم این روزها سرت حسابی شلوغه اول اینکه راه رفتن رو کامل یاد گرفتی وخودت سر پا وای می ایستی و شروع میکنی چند قدمی راه میری و همون لحظه که قدم های خوشگلت رو بر میداری با خودت میگی تا تی تا تی ودوم اینکه داری پنجمین مرواریدت رو در میاری البته اذیت هم میشی واشتهات خیلی کم شده .مامانی دعا میکنم هر چه زودتر دندونات در بیاد وهیچ دردی نکشی ویه چیز دیگه اینکه دیروز بالاخره تونستی عمو رو کامل بیان کنی و شب همش با خودت میگفتی مریم مریم مریم.مامانی دووووووووسسسست دارم بی ی ی ی نهایییییییییییت.