11شهریور و هدی جون ومسافرت شمال برای دومین بار
قربون بزرگیت خدا جون این پروانه ها خیلی ناز هستند.این عکسها رو مامان هدی شکار کرده این پروانه هایی که میبینید خیلی ناز و خیلی بزرگ بودن و توی یک فضای سبز نزدیک دریای خزر آباد بودن .هدی جونم هی میخواست این پروانه های خوشگل رو بگیره اما هی فرار میکردند وهدی اون روز بود که یاد گرفت بگه پروانه وهمش میگفت پروانه _پروانه . ...
11شهریور و هدی جون ومسافرت شمال برای دومین بار
نازنینم رو برای دومین دفعه بردیم شمال و دریا. خیلی آب بازی دوست داره وهمش میگفت ولم کنید تا خودم برم توی آب .خلاصه بعد از کلی آب تنی وبعد عوض کردن لباسها دخترم با این دو تا چهار پایه کلی مشغول شد وبازی کرد ومیخواست با اونا بره توی آب وهمش میگفت آب بادی _دریا _.آب بادی_دریا..... ...
15مرداد93.هدی و بستنی یخی.یه روز تعطیل
یه روز تعطیل با مامان جون شون و عمه نرگس وفروه و مامان و بابایی وهدی خانوم رفتیم بیرون و برای همه بستنی یخی خریدیم هدی خیلی خیلی بستنی یخی دوست داره وهیچ کس جرات نداشت بستنی شو ازش بگیره . اینم خونه وچرخ نازنین کوچولو .قند عسل خیلی خونه شو دوست داره وخیلی وقتا من وبابایی رو مجبور میکنه که بریم توی خونش وباهاش همون تو بشینیم وتوپ بازی کنیم ......قربونش بشم خیلی خیلی هدی با محبته ...
دختر نازم درشب 21رمضان
هدی خیلی خیلی چادر رو دوست داره ووقتیکه مامان وبابا نماز میخونن میگه چادر چادر و یا نماز واگه چادر...
رویش هشتمین مروارید جوجه مون
دختر نازم دقیقا روز شنبه 21ماه رمضان هشتمین دندون خوشگلش در اومد .شب قبلش که به مسجد برای احیا رفته بودیم هدی خیلی بی قراری میکرد صبح روز بعد که بیدار شدیم دیدیم دخترمون دندون جدید در آورده وخیلی خوشحال شدیم. ...
تابستان93
اینم چند تا عکس جدید از هدی کوچولومون &n...
ماهک مامان وبابا قبل از فوتبال
هدی کوچولو هم مثل بابایی عاشق توپ و فوتباله وتصویری که میبینید مربوط میشه به دقایقی قبل از شروع بازی ایران مقابل بوسنی .دخترم کلی با این تنقلات بازی کرد . ...
هدی برای دومین باررفته جشن تولد
اینم عسل مامان که رفته خونه عمه برای جشن تولد دختر عمه جون . ...